20796534



بروک مادفورد ، سردبیر Reedsy و سردبیر سابق در یک انتشارات Big 5 ، براساس تجربه خود در زمینه ویرایش یک ژست بیهوده و احمقانه: چگونه داگ کندنی و "لامپ ملی" تغییر یافته است ، نکات خود را در مورد آنچه کتاب شما باید در یک فیلم ساخته شود به اشتراک می گذارد. Comedy Forever که اخیراً در یک فیلم اصلی Netflix اقتباس شده است .

مفهوم هنر مشتق بودن چیز جدیدی نیست. هالیوود عاشق ساخت فیلم بر اساس کتابهای پرفروش است زیرا مخاطب در آن ساخته شده است و داستان از قبل کار می کند. این فیلم تقریباً دارای هواداران وفادار است که کتاب را می خوانند و از دیدن این اقتباس هیجان زده هستند ، بنابراین تولیدکنندگان مجبور نیستند از فروش بلیط عذرخواهی کنند.

چهار تا از پنج برتر برتر حق چاپ فیلم دارای منشأ ادبی هستند . چهل و هفت از هشتاد و نه فیلم که برنده جایزه اسکار بهترین تصویر شده اند ، بر اساس کتاب ، رمان یا داستان کوتاه ساخته شده اند. این بیش از پنجاه درصد است!

اما همه کتاب های خوب در یک فیلم اقتباسی نمی شوند. چرا؟

جاش کارپ عاقل بود که بیوگرافی در مورد لامپون ملی بنویسد زیرا داستان او یک امپراتوری کمدی را ساخت که توسط اکسسوریک های معروف ساخته شده بود را نشان می دهد. مطالب بیوگرافی بسیار ستاره قبلاً. اما این فقط شخصیت های درخشان یا پس زمینه ضد فرهنگی نبود که نتفلیکس را به خود جلب کرد. اینگونه بود که نویسنده طرح ، شخصیت ها و تنظیمات خود را - و نوشته های خوش ساخت او - که کتابی را با خصوصیاتی که هالیوود به دنبالش است ، تولید کرد.

ژست بیهوده و احمقانه Netflix
ویل فورت و دومنال گلیسون در "ژست بیهوده و احمقانه" نتفلیکس

آیا نمی دانید کتاب شما برای ساخت فیلم نیاز دارد؟ آیا فرمول پنهانی وجود دارد که بتواند داستان شما را توسط هالیوود مورد توجه قرار دهد؟

من هم اینچنین فکر میکنم.

برای اینکه یک کتاب در یک فیلم ساخته شود ، ابتدا باید داستان خوبی باشد که به خوبی گفته می شود. -WORDHAWKEDITING
برای توییت کلیک کنید

این ساده اما درست است. اگر موضوعات ، شخصیت ها یا تنظیمات مهمترین باشند ، افراد ادبی بحث می کنند ، اما واقعیت این است که بهترین کتاب ها هر سه را متعادل می کنند و به طرز فریبنده ای نوشته می شوند.

می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید؟ در اینجا پنج مرحله وجود دارد که می تواند به شما در نوشتن کتاب کمک کند که تبدیل به یک فیلم شود.

مرحله 1: یک قطعه رانندگی با یک قوس داستانی جامد بنویسید
نحوه ترسیم خاطرات 2

ممکن است از شما سؤال کند که تفاوت بین "طرح" و "قوس روایی" چیست. وقایع مختلفی که در طول داستان رخ می دهد ، طرح را ایجاد می کنند ، در حالی که قوس روایی ترتیب ترتیب ارائه آن وقایع است. نقشه رانندگی و قوس داستانی جامد عناصر همزیستی است که در همه کتاب های خوب وجود دارد - به خصوص مواردی که آنچه را که در فیلم ها لازم است ساخته شود.

بسیار مهم است که از یک قوس داستانی قوی استفاده کنید - من نمی توانم بیش از حد بر ارزش هر طرح (از جمله تمام زیر مجموعه ها) که دارای یک شروع روشن ، میانه و انتهایی روشن هستند ، تأکید کنم. در تعداد زیرمجموعه های شما بیش از حد گرفتار نشوید - بیشتر وماً بهتر نیست! طرح را با سرعت راحت پیش ببرید تا خوانندگان حوصله خود را نداشته باشند یا احساس عجله کنند.

مرحله 2: شخصیت های پویا ، سه بعدی و قانع کننده را توسعه دهید
شخصیت هایی که سه بعدی و پویا هستند ، قانع کننده ترین هستند زیرا جالب هستند و به جای ایستا بودن ، رشد و تغییر را نشان می دهند .

همچنین ، مخاطبان به لحاظ عاطفی در شخصیتهای دلسوز سرمایه گذاری می شوند ، زیرا دارای خصوصیاتی هستند که می توانیم با آنها شناسایی کنیم - اگر خوانندگان بتوانند خود را در شخصیت ها ببینند ، باورپذیرتر هستند. این هم برای داستان نویسی و هم برای داستان نویسی لازم است ، اگرچه برخی از نویسندگان غیرداستانی به اشتباه معتقدند دستانشان به دلیل محدودیت های ژانر گره خورده است. در حالی که نویسندگان غیرداستانی باید صادق باشند ، حتی اگر نویسنده بر ویژگیهای قابل اعتماد شخصیت تأکید کند ، حتی شخصیتهای کسل کننده ، پرهیزکار یا تنبل نیز می توانند دلسوز به نظر برسند.

دلسوز برای دوست داشتن اشتباه نکنید. خوانندگان همیشه نباید شخصیت های شما را تحسین کنند ، فقط باید به آنها اهمیت دهیم.

مرحله 3: تنظیم یک احشاء
تنظیم یک کتاب به اندازه طرح و شخصیت ها از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا داستان را در هر دو زمان و مکان ریشه می دهد. با تنظیمات خود مانند پیشینه داستان رفتار نکنید - آن را به عنوان بخشی لاینفک از کتاب تبدیل کنید.

آیا اگر در سال 50 در کالیفرنیا اتفاق افتاد ، کتابهای هری پاتر یکسان هستند؟ آیا فقط شیطان در شهر سفید اگر فقط در دفتر معمار قرار گیرد ، پرفروش بوده است؟ احتمالا نه. تنظیم یک داستان به اندازه خود داستان بسیار مهم است.

1984 جورج اورول
خرافات اقیانوسیه در اقتباس از "نوزده و هشتاد و چهار" از اورول

من همیشه به نویسندگان توصیه می کنم که از تنظیمات کتاب خود به عنوان یک شخصیت اصلی فکر کنند. برای هر دو داستان و غیر داستانی ، نویسندگان باید دنیایی مجزا و احشایی را شرح دهند که با خلق و خوی و جو فضایی که نویسنده در نظر دارد تابش می کند.

مرحله 4: نمایش ، نگو
به عبارت ساده ، این جمله غالباً تکراری ، تکنیکی را در اختیار خوانندگان قرار می دهد که بطور مستقل آنچه را که می خواهید از طریق استفاده از جزئیات توصیفی بگویید ، استعفا دهند ، نه اینکه با استفاده از قاشق اطلاعات ، به ما کمک کنند. از آنجا که فیلم ها یک رسانه ذاتاً بصری هستند ، کتابهایی که به جای گفتن موفق به نمایش می شوند ، ترجیح می دهند که راحت تر به صفحه نمایش ترجمه کنند.

در اینجا مثالی از "گفتن" در جایی که نویسنده به طور آشکار آنچه اتفاق می افتد بیان می کند:

جان منتظر ماه ژوئن در رستوران بود. وقتی وارد شد ، متوجه شد که قد بلند است و به نظر سرد است.

اگرچه به خوانندگان جزئیات اساسی درباره شخصیت ها و تنظیمات گفته می شود ، بازنویسی که ما را به دنیای کتاب دعوت می کند و به ما نشان می دهد همان اطلاعات بسیار جذاب است.

مثل این:

جان تماشا کرد که ژوئن مجبور شد سر پوشیده از برف خود را آب کند تا به راحتی در ورودی رستوران قرار بگیرد. گونه های او قرمز و چپ بود و دستان او در مشت های یخ زده توپ قرار گرفت.

نویسندگانی که به جای گفتن ، نشانگر داستانهای متمایز هستند که به خوانندگان اجازه می دهد شخصیت ها را تجربه کنند ، ببینند ، احساس کنند ، سلیقه کنند ، بشنوند و بوی دهند. با مهار حواس ، از مخاطبان دعوت می شود به جای اینکه منفعلانه رفتار کنند ، به نثر بپردازند. همانطور که مارک تواین گفت ، "نگو پیرزن فریاد زد. او را بردار و بگذار جیغ بزنی. "

نویسندگان اغلب از من سؤال می کنند که آیا اجازه گفتن همیشه مجاز است و جواب مثبت است! نوشتن یک هنر است و این به معنای شکستن قوانین است. در کتابهایی که صدای داستانی قوی دارند و یا به نمایشگاه زیادی احتیاج دارند ، گفتن می تواند کارآمدترین انتخاب باشد - فقط با روده خود در این مورد بروید. به خاطر داشته باشید که فیلم در درجه اول تجسمی است ، بنابراین گفتن به جای نشان دادن می تواند در سازگاری کثیف شود.

( این منبع بسیار خوبی است که درباره "نمایش ، نگو." بیشتر صحبت می کند.)

مرحله 5: یک فیلمنامه نویسی به عنوان کتاب بنویسید
بزرگترین توصیه من این است: اگر می خواهید کتاب بنویسید ، کتاب بنویسید ، و اگر می خواهید داستان خود را از طریق فیلم بگویید ، فیلمنامه بنویسید. یک فیلمنامه را که به عنوان کتاب نقاشی می کند بنویسید. اگرچه هم نویسندگان و هم فیلمنامه نویسان داستان نویس هستند ، اما یک کتاب اساساً متفاوت از فیلم است.

اگر در مورد اینکه آیا باید فیلمنامه یا کتاب بنویسید ، مطمئن نیستید ، این سؤالات را از خود بپرسید:

آیا می توان داستان من را در دو ساعت یا کمتر گفت؟ (اگر چنین است ، یک فیلمنامه ممکن است بهترین باشد.)
آیا داستان من شامل روایت زیادی است یا گفتگوی درونی؟ (اگر چنین است ، کتاب بنویسید.)
آیا من می خواهم که نوشته من به دنبال یک روند خلاق دیگر قدرتمند برای ترجمه آن به فیلم باشد؟ (اگر چنین است ، با یک فیلمنامه بروید.)
وقتی به داستان من فکر می کنم ، آیا می بینم افرادی که آن را می خوانند یا آن را تماشا می کنند؟
داستان من چه می خواهد باشد؟ چگونه آن را می خواهید به او گفته شود؟
هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این سؤالات وجود ندارد - مهم است که شهود خود را دنبال کنید.

توصیه من؟ آنچه را می دانید بنویسید. و از این روند لذت ببرید!


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فیلیمو 1 سایت رسمی سریال آنتن اولین و بزرگترین مرکز تخصصی رک در ایران توسعه سیماتک ایرانیان mostafa6805588 فروشگاه لایسنس نود 32، یوزرنیم و پسورد نود32، جدیدترین آپدیت نود32 رایگان امروز پرو تهویه خبرنامه به روز و تخصصی سئو یک‌برداشت